وقتی از چشم تو افتادم دل مستم شکست

عهد و پیمانی که روزی ، با دلت بستم شکست


ناگهان دریا تو را دیدم حواسم پرت شد 

کوزه ام بی اختیار افتاد و از دستم شکست


در دلم فریاد زد فرهاد ، کوهستان شنید

چون صدا در کوه پیچید ،عاشقانه عاشقت هستم شکست